تناقض متروپلیس در دورنمایی است که ارائه میکند. یکی از اعتراضاتی که در سال ۱۹۲۷ مطرح شد این بود که فیلم مدعی به تصویر کشیدن آینده است، در حالی که عملاً نه پیشبینیهای باورپذیری میکند و نه پیشرفتهای تکنولوژیک و زندگی اجتماعی عصر تمدنهای کلان را بهدرستی نمایش میدهد. اما از آنجا که هیچ چیز بهسرعت تصورات ما از آینده، کهنه نمیشود، جاذبه فیلمهای علمی – تخیلی بهندرت در قدرت پیشگوییشان است. متروپلیس هم از این قاعده مستثنا نیست، و تمایل آن به تفکرات معاصرش، قطعاً باعث شده است تا به منزله سندی تاریخی، اثری ارزشمند باشد. این داستان را میتوان متنی موجز از مسائل روز دانست که موتیفهایی را از اساطیر مسیحی و قصههای عاشقانه و شاه پریانی آلمانی میگیرد تا آنها را به تمثیل پادآرمان شهری خود، پیوند زند. منتقدان بهسرعت نسبت به مسائل مربوط به معماری، مسکن، حقوق کار و سیاستهای فیلم عکسالعمل نشان دادند. فیلم با وجود اینکه چندان واقعگرا نیست، شبیه به نموداری از وضعیتهای روانی و تب و تاب جامعه اواخر دهه ۱۹۲۰ است که طی داستانی درباره قدرت گرفتن تکنولوژی، شورشهای کارگری و سلطه رژیمهای مبتنی بر سازوکار صنعتی دائماً به مسائلی میپردازد مثل افزایش حرارت، بهنهایت رسیدن فشار، جوشیدن مایعات مختلف در دیگها، خطر همیشگی انفجار و احتمال سیلهای ویرانگر: به بیان ساده، فیلم به ما نشان میدهد که همهی فشارها از اعماق، به بالا میجوشند. همچنین با خوشبینی امریکا نسبت به پیشرفت بدون محدودیت و عملگرایی فوردی، که اروپاییان آگاهانه و در دفاع از ارزشهای معنوی به آن معترض هستند، مخالفت میکند. این ارزشها در تردید در خور دفاعِ آلمانِ عصر وایمار، بدبینی احساساتی و در کنار آن برداشت با اکراه و تردید از مدرنیته، مجسم شده است.