اینجا، روی زمین مجموعهای از شعرهای مردم بدوی در سرتاسر جهان است، مردمی که زندگیشان را با آواز و ترانه سر میکنند، مردمی که زندگی مادیشان تنکمایه، اما ذهنشان سرشار از باورهایی معنادار دربارۀ ستارگان، ماه، خورشید و زمین است… این کتاب داستان زندگیای است پیوسته به خاک و زمین که باد و باران و تاریکی و روشنی تار و پود هرروزهاش را میتنند. این شعرها، که نشانههایی از شادی و عزا و آرزو و نیایش مردم بدوی را در خود دارند، هر شامگاه، برای بیان یک رویداد یا احساس سروده میشوند. در نگاه مردم بدوی، رویدادهایی چون شکار، برآمدن روز، بارش باران یا دیدن یک مارمولک، یک جغد، یک خرچنگ، یا مرغی آوازهخوان یا ستایش ماه و خورشید، بیان عشق و دلبستگی، ترس از مرگ و وحشت از تاریکی شب همه و همه ارزش آن را دارند که دستمایۀ سرودی و آوازی شوند… این شعرها شادیها، هراسها، رؤیاها و آرزوهای تمام انسانها را آواز میکنند، و در این آوازهاست، در این واژهها، که ما میتوانیم پیوندمان را با انسانی استوار کنیم که باید از دل زمین بخواند.