ماجرای " مرگ و دختر جوان " در کشوری بینام میگذرد. پائولینا سالاس در رژیم دیکتاتوری قبلی زندانی سیاسی بود. بازجویان و شکنجهگران زندان، تحت هدایت یک دکتر سادیستی، به او تجاوز جنسی میکردند. پائولینا هرگز صورت او را ندیده بود. حالا، پس از سقوط رژیم دیکتاتوری، پائولینا به مردی برمیخورد که احتمالاً همان دکترِ شکنجهگر است. پائولینا تصمیم میگیرد شخصاً دکتر میراندا را محاکمه کند و این در حالی است که همسرش از سوی رئیس جمهور به عنوان یکی از اعضای کمیتهای انتخاب شده است که رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر در رژیم گذشته را به عهده گرفته است. " مرگ و دختر جوان " در سال ۱۹۹۲ برندهی جایزهی لارنس اولیویه شد