در این کتاب دو رهیافت به ادبیات جهانی ارائه شده است که، هر دو، اصطلاحِ ادبیات جهانی را برای درک ادبیات ملی احیا میکنند. برای رسیدن به این هدف، هر دو ... به استعارههای اقتصادی متوسل میشوند، برای مورتی ادبیات جهانی ... نظامی واحد ولی نابرابر است. از سوی دیگر، کازانووا مفهوم اقتصادـجهانِ برودل را فرض میگیرد و معتقد است که این نابرابری در درجهی اول در انباشت سرمایهی فرهنگی ظهور میکند. از نظر ساختاری، اگر نابرابری مرکزـپیرامون ساختار درونی نظامِ واحدِ مورتی را تعریف میکند، در دید کازانووا نوعی مکانیسم قدرت عامل اصلی است، بهطوری که عدم تقارن آن ساختار سلطهی فرهنگی را تعیین میکند ـ زیرِ سلطه بودن معادل است با محرومبودن از دسترسی ادبی در مقیاس جهانی. لذا از نظر هر دو، ادبیات جهانی عرصهی نزاع است. برای مورتی نزاع برای رسیدن به استیلای نمادین و برای کازانووا نزاع برای رسیدن به مشروعیت.