در این داستان پسر 15 سالهای به طور اتفاقی دستنوشتهای از پدرش را پیدا میکند؛ درحالی که پدرش 11 سال پیش به دلیل ابتلا به بیماری غیرقابل درمانی از دنیا رفته و در آستانه مرگ، نامه مفصلی برای پسرش از خود به جای گذاشته است. پدر در این نامه فلسفی و شاعرانه ماجرای آشناییاش با دختری را برای پسرش بازگو میکند و پسر با خواندن آن به نگرش جدیدی نسبت به زندگی میرسد.