دربارۀ کتاب نمی توانم بگویم شهرام را چه کسی کشت
«مهراب» و همسرش «شيدا» زندگي آرامي را تجربه ميکنند اما مدتهاست که مهراب ديگر علاقهاي به شيدا ندارد. او مدير يک شرکت لوازم خانگي است که به تازگي دلباخته خانم «زارعي» که کارمند شرکتش ميباشد شده است؛ حالا مهراب بنابر دلايل نامعلوم مرده است و در عالم برزخ به مرور گذشته زندگياش و رابطهاش با افراد مختلف ميپردازد تا شايد بتواند حقيقت مرگش را درک کند ...