کتاب حاضر، داستانی است که در آن مگنوس چیس دو ماه پیش در نبردی خونین با غول آتش، جانباخته و سپس در هتل والهالا در پیکره یکی از جنگجویان اودین، حیاتی دوباره یافته، به جهان چشم گشوده است. وقتی از اوتیس خبرچین سراغ چکش گمشده را گرفت، نام «پرواینس تاون»، قاتلی با نقاب گرگ را شنید که به او هشدار داد جستجو برای چکش را رها کند زیرا چکش در زیرزمینی است که با جادویی قدرتمند و مهلک حفاظت میشود و از دیگر سوی ارتش غولها بسیج شدهاند تا حمله کنند.