«مهر و مهتاب» با حرکتی خیالگونه از کنار کوچههای زندگی عبور میکند و خواننده را با خود در این کوچهی بیانتها همسفر میسازد. گاهی، کوچه بهاری است و عطر صد خاطره را به مشام میرساند و گاهی دیگر، صدائی مکرر، فریاد میزند که از این عشق حذر کن. نویسنده سعی در نگاهی تازه و با زاویهی دیدی نو، به تمامی روزمرهگیهای زندگی داشته و قصد داشته است دیدگاه خواننده را از این منظرگاه، نمودی دیگر ببخشد. نویسنده توانسته به این خواسته خوب، که حکمی صریح صادر نکند و خوانندگان را به فکر وادارد دست یافته است. و به راستی نیاز تمامی رمانخوانهای ما در هر سطح و اندازهای، خواندن داستانهایی است که راویِ مسائل و مشکلات امروز جامعه، بدون نتیجهگیریهای کلی و شعارگونه باشد تا خود خواننده و بهویژه نسل جوان، درست نگاه کردن و طریق فکر کردن را از لابهلای کلمات، تمرین کند و بیاموزد.