کتاب حاضر بهصورت یکرشته روایات، گزارش مشهودات با پشتوانهای از تفکراتی با معنای اخلاقی زیبا عرضه شده است. در یکی از فصلها، به نام «خط مواصلات هوایی»، نویسنده خاطراتی چند مربوط به کارآموزی خلبانی سال ۱۹۲۶ خود را در خط مواصلاتی یاد میکند. وی نقل میکند که چگونه به تعلیم هانری گیومه، که این کتاب به وی اهدا شده، با «مناسک مقدس» حرفه خود آشنا شده است. همچنین میگوید که در خلوت پرواز، هر کوه، هر دره، هر خانه، در نظر خلبانی که آسمان را «میروبد»، همراهی است که آدمی نمیداند دشمن است یا دوست.