دربارۀ کتاب نگاه نو
کتاب حاضر، داستاني است که در آن ناديانا، کسي است که از کودکي باوجود اشتباهاتي که مرتکب شده است، يکلحظه دست از طلب برنداشت و جهان هستي، در راستاي دعاي دروني و مستمر او، مسير صحيح را به او نشان داد. او با آنکه به وجود خداوند شک کرده بود، اما با عناصر هستي در جريان بود و در حقيقت بدون آنکه خود بداند، از هرکسي بيشتر به وجود او اعتقاد داشت. باوجودآنکه هميشه در برابر جريان رودخانه مقاومت ميکرد، ولي چون طلب، در او بيوقفه جريان داشت، رودخانه او را در برگرفته بود و همواره به سمت دريا هدايت ميکرد.