دربارۀ کتاب دندان من کجاست؟
در اين داستان تخيلي در سرزميني دور، پادشاهي چاق و تنها زندگي ميکرد و يکدست دندان طلا داشت که هيچکس مانند آن را نداشت. در يک صبح پاييزي که پادشاه از خواب بيدار ميشود هرچه دنبال دندانهايش ميگردد آنها را پيدا نميکند، بنابراين دستور ميدهد تا دهان همه مردم را بگردند؛ وزير پادشاه به جستوجو ميپردازد و دختري را پيدا ميکند که 32 دندان مرواريدي در دهان دارد؛ دختر راز سفيدي دندانهايش را به وزير ميگويد ولي او باور نميکند و دختر نزد پادشاه ميبرد و ...