به عرصه رسیدن میرزاده عشقی همزمان با پایان دوره انتظار برای به بار نشستن فکر مشروطیت بود و نغمههای نارضایی بالا میگرفت: پس کجاست معجزات حکومت مشروطه؟ اما در عمل تمام آنچه از مجلس قانونگذاری بیرون میآمد نطقهای ملالآور و بیپایان بود و استیضاح پشت استیضاح برای انداختن کابینه و باز رئیسالوزرا شدن آن یکی که چندماه پیشتر برکنارش کرده بودند. ابتدای سال 1303 ترجیعبند «جمهوری نامه» علیه سردار سپه، که اساسا و عمدتا کار ملکالشعرا بهار بود، به اسم او در رفت. چند ماه بعد، روزنامه تعطیل ماندهاش، قرن بیستم، را واگذار کرد و در آن چند مضحک قلمی چاپ کردند، از جمله یکی که نماد بریتانیا را نشان میداد سوار بر خری که فورا کنایه از سردار سپه تعبیر شد. ظهر شنبه روزنامه در آمد و ظهر پنجشنبه زندی عشقی پایان یافت...