جلد دوم از مجموعه «هزار و یک افسانه» مشتمل بر مجموعهای از قصههای عامیانه شامل «افسانه»، «شبه افسانه»، «متل»، «ضربالمثل» و «حکایت و لطیفه» با عنوانهای «قاطر و آفتابه»، «خاله نرگس»، «باغ هلو» و ... است. در افسانه «کچل مم سیاه»، پسری به نام «کچل مم سیاه» تنها با مادرش زندگی میکند. او تفنگ پدریاش را برداشته و به شکار میرود و جانوری را شکار میکند که از چشمانش نور و از دهانش صدای ساز و آواز میآید. کچل مم سیاه، به خانه بازمیگردد و به نزد پادشاه میرود و پادشاه تصمیم میگیرد کچل جای وزیر را بگیرد، اما وزیر نقشهای میکشد تا کچل مم سیاه از چشم بیفتد.