دربارۀ کتاب باید فراموشم کنی
اين کتاب جلد دوم از کتاب «بايد فراموشم کني» است که در آن داستان زندگي «کسري مظاهري» روايت ميشود. در ادامه اين داستان، کسري مظاهري مجبور ميشود براي هميشه «سوگل» را ترک کرده و به آلمان برود. لجاجتهاي «نويد» پدر سوگل او را از عشقش دور و وارد زندگي تازهاي با مردي به نام «ساسان» ميکند. ساسان، شريکي به نام «رضا» دارد که به بهانههاي مختلف سعي ميکند باعث جدايي سوگل و ساسان شود ... پس از سالها کسري به ايران بازميگردد و به خانه پدر سوگل ميرود و متوجه ميشود «نويد» سکته کرده است و ...