دربارۀ کتاب آنا و السا: هوادار اسرارآمیز
در جلد چهارم از «قصههاي آنا و السا»، «السا» بستهاي را دريافت ميکند، آنها بسته را باز ميکنند اما بدون توجه، آن را کناري ميگذارند. روز بعد، «اولاف» يک هديه ديگر را براي السا ميآورد و ميگويد که هوادار السا براي او هديه فرستاده است. «کاي» در حالي که يک مجسمه يخي سنگين را حمل ميکرد وارد اتاق ميشود. مجسمهاي که سر يک زن روي آن حکاکي شده است. السا به مجسمه خيره ميشود، اما چون مجسمه در حال آب شدن بود نميتواند تشخيص بدهد آن زن کيست و ...