«کلوئه»، زنی است که عاشق شوهرش میباشد و به خاطر او همه کار کرده، اما اکنون شوهرش او و دو دخترش را ترک کرده و همراه معشوقهاش رفته است. کلوئه نزد پدرشوهرش میرود و پدرشوهر از عشق خود میگوید، از زنی که عاشقش شده اما به خاطر خانوادهاش از عشق او دست کشیده است. این داستان مکالمه میان کلوئه و پدرشوهرش است.