دختر کوچولو که به دیدار پدربزرگش میرود جعبهای را انتخاب میکند که بعد معلوم میشود پر از قوطی کبریت است. توی هر قوطی کبریت یک خاطره است؛ «هسته زیتون»، «تشتک نوشابه»، «بلیت» و ... پیرمرد با کمک تمام این داستانها سفرش از ایتالیا به امریکا و نخستین سالهای زندگی در کشور جدید را برای دختر کوچولو تعریف میکند.