لالاکن دختر زیبای شبنم…
چیزی که ازت توی خاطرمه…
یه مردی به سن من عاشق بشه…
جان جوانی مرا پیر ترانه کردهای…
من فقط عاشق اینم، حرف قلبتو بدونم…
دوباره شونههای تو، دوباره هایهای من…
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه…
شمالم تا جنوبم عشق، چه خاک و گندمی دارم…
اصلن به من چه این همه، چشمای تو قشنگ بود…
این آخرین باره، من ازت میخوام، عاقل شی دیوونه…