«فیاز» شخصیت اصلی این داستان آدم غلطی است؛ او برخلاف اغلب آدمهای غلط با پذیرش صادقانه واقعیت، سالها برای ریشهیابی و درمان این عارضه تلاش کرده است و به روانپزشکان بسیاری مراجعه نموده است اما نتیجه خوبی نگرفته است، تا اینکه یکی از روانشناسان توصیه مفیدی به فیاز میکند که او گزارشهایی درباره علل غلط از کار در آمدن خودش بنویسد. هفت گزارش آسیبشناسانه ی بیتعارف که فیاز با احساس تعهدی بالا آن را مینویسد در متن این داستان به آن پرداخته میشود.