دربارۀ کتاب دختر شالی های سبز
اين کتاب مشتمل بر چهار داستان کوتاه با عنوانهاي «دختر شاليهاي سبز»، «کوچههاي زمستان»، «توت و نان» و «غزل در خاک» است. داستان «دختر شاليهاي سبز» که وقايع آن در يک روستا ميگذرد، روايتي است از فقر و تنگدستي روستازادگان و پسري به نام «قربان» که در آرزوي پوشيدن يک بوت نو هر سال را براي رسيدن سال ديگر طي ميکند، تا آنجا که 16 ساله ميشود و با شروع جنگ پوشيدن پوتين رزم آرزويش را برآورده ميسازد.