دربارۀ کتاب ظلمت در نیمروز
«ظلمت در نیمروز، اصطلاحی سیاسی است که از کتاب «عهدین» گرفته شده و به موقعیتی اطلاق میشود که در آن کسی به گناه ناکرده، دم تیغ برود. در این داستان، بلشویک کهنهکاری که در تصفیههای استالینی دهه 30 گرفتار شده است با خودزنی به گناه ناکرده اعتراف میکند؛ بهویژه اقرار او به براندازي نظامي که براي برپا کردن آن خون دل خورده است از مضحکترين جنبههاي اين سناريو است. اين رمان داستاني درباره نظام شوروي و دادگاههاي فرمايشي آن از سال 1917 و همزمان با جنگ جهاني اول ميباشد.