دربارۀ کتاب دختر پرتقالی
کتاب حاضر، داستاني است که توسط راوي، پسري پانزدهساله روايت ميشود. اسمش «جرج رِد» است و به همراه مادرش، يورگن (ناپدري) و ميريام (خواهر کوچک و هجدهماهه) زندگي ميکنند. جرج رِد بهطور اتفاقي به دستنوشتهاي از پدرش دست مييابد. درحاليکه پدرش (پزشک هم بوده) يازده سال پيش به دليل ابتلا به بيماري صعبالعلاجي از دنيا رفته بود و در آستانهي مرگ، نامهي دورودرازي براي پسرش از خود بهجا گذاشته بود. به گفته مادرش، بيشترين غم و اندوه پدر در آستانه مرگ اين بوده که پيش از آنکه بتواند پسرش را بشناسد، بايد بميرد.