بسیاری از خوانندگان شعر معاصر، در شعرِ احمد شاملو، به تعبیر «سال اشکِ پوری، سال خون مرتضی» برخوردهاند. امّا اغلب این خوانندگان، از اسطورهٔ ادبیات سیاسی آن دوران، مرتضی کیوان، که حکومت کودتا پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ او را به اعدام محکوم کرد، آگاهی چندانی ندارند.
مرتضی کیوان انسانی پاکباز و قلمزنی نکتهسنج بود و در دههٔ ۱۳۲۰ و آغاز دههٔ بعد، محور یک حلقهٔ ادبی و فرهنگی مهم از شاعران و نویسندگان و مترجمان و ادیبان جوانِ آن روزگار بهشمار میرفت: هوشنگ ابتهاج، محمدعلی اسلامی نُدوشن، ایرج افشار، نجف دریابندری، فریدون رهنما، احمد شاملو، مصطفی فرزانه، سیاوش کسرایی، محمدجعفر محجوب، شاهرخ مسکوب و بیشمار نامهای بزرگ دیگر. به علل تاریخی (ادامهٔ سنّت سیاست به روال همیشگی)، فرهنگی، رازداری و آبروداری، احساس ناایمنی و تقیه، نبودِ آزادی و ترس از افرادی نامعلوم و ایبسا موجبات دیگر، در میان ما ایرانیان، آنها که میبایست و میتوانستند کمتر گفتهاند و نوشتهاند و تجربهٔ شخصی، اجتماعی و سیاسی خود را به دیگران منتقل کردهاند.
هدف کتاب حاضر جبران بخشی از این نقصان تاریخی است. کتابِ مرتضی کیوان نموداری از سرگذشت عاطفی، فرهنگی و سیاسی یکی از مبارزان با انگیزهٔ عدالت اجتماعی است، انتقال ناتمام تجربهٔ یک زندگی کوتاه اما با صداقتی پرشور؛ باشد که به کاری آید.