... حالا اینطور بهنظر میرسید که فرصت مغتنم است تا نوشتههای آندره بازن دربارهی چاپلین هم منتشر شود؛ این مجموعه شرایطی فراهم خواهد آورد تا درست مثل وقتی که روی ریلهای راهآهن راه میرویم، مسیر حرکت هر دو اندیشه را پی بگیریم که یکی به سینماگر و دیگری به نویسنده متعلق است. مجموعهآثار چاپلین مثل موم در دست بازن بود و با خواندن این کتاب هم به این موضوع پی خواهیم برد؛ بااینحال یادی کنیم از سکانسهای بیشمارِ کلابهای سینمایی که در جریان آنها بازن برای کارگران، بچههای مؤسسات مذهبی یا دانشجویان فیلمهایی مثل زائر، ولگرد یا دیگر «سهحلقهای»هایی را نشان میداد که همهی آنها را حفظ بود و پیشاپیش آنها را تعریف میکرد، بیآنکه ذرهای از غافلگیرکنندگی آنها کاسته شود؛ بازن بهتر از هر کسی دربارهی چاپلین حرف میزد و دیالکتیک گیجکنندهاش همیشه با شوخی همراه میشد.