تجربه سی سال زندگی در یکی از محلههای قدیمی تهران، فضاها و آدمهای آن، نگاه و درک من به زندگی را ساخت و پرداخت، شکلی از زیستن در این شهر که به سختی بتوانم رهایش کنم. به عقب که نگاه میکنم خاطرات آن خانه، محله، مدرسه، دانشگاه و حتی دوران سربازی همه و همه حول و حوش میدان بهارستان، پیچ شمیران و خیابان انقلاب میگذرد. اسامی خیابانهای قدیمی شهر هنوز با زنگ صدای مادر بزرگ در گوشم زنده میشود: ایستگاه درختی، حمام ولی آباد، میدان چه کنم، ... آن روزها، شهر مقیاسی انسانی داشت. میتوانستیم آن را بینیم و به خاطر بسپاریم. خاطراتمان به قدم هایمان گره میخورد و سالها بعد هر قدم تداعی خاطرهای میشد.