کتاب حاضر، داستانی است که در آن ترمه و امید و مهرشاد دوران بچگیشان را با هم گذراندند. مهرشاد به همراه خانواده به خارج از ایران سفر می کند. وقتی برمیگردد، میبیند که ترمه و امید نامزد شدهاند و امید برای یافتن کار به تهران مهاجرت کرده است.