این داستان در اوایل قرن بیستم در یکی از شهرهای کوچک امریکا میگذرد. «مری»، 18 ساله است و با پدرش زندگی میکند. پدر مری پزشک معتبری است. مری، اخیرا متوجه شده که پدرش نارسایی قلبی دارد. یک روز مری برای تماشای غروب خورشید به مزارع حومه شهر میرود و وقتی بازمیگردد با خبر مرگ پدرش روبهرو میشود و ... .