دربارۀ کتاب کنسرت در بزرگراه
اين داستان درباره سقوط يک جوان و مرگ اوست. زمان وقوع اين داستان زمان زوال است در مکاني نامنسجم، «آرتين» دلباخته «لاله» است؛ اما لاله احساس ميکند که نميتواند او را بسيار دوست داشته باشد. «لارتين» (رئيس يک فرقه)، آرتين را وارد حلقه «هوهويي» کرده است؛ آرتين آنقدر درگير ماجراها و افکار حلقه قرار ميگيرد که يک روز از بالاي پل خود را به وسط اتوبان پرت ميکند؛ حالا لاله با لارتين آشنا شده و لارتين ميخواهد او را وارد حلقه کند، لاله به لارتين علاقهمند شده است و ... .