در روزگار کنونی، که علی الظاهر سوسیالیسم هزیمت شده است و در جایجای جهان همه از آزادسازی و خصوصیسازی سخن میگویند، بیرون کشیدن دو کتاب قدیمی در نقد و ستایش کارل مارکس از زیر آواری حدودا یک سده ای، و خوانش مارکس از چنین منظری چه توجیهی دارد؟ پاسخ کمابیش روشن است: نخست اینکه نقد بوم-باورک بر مارکس، هنوز هم بیهمتاست و از اردوگاه سوسیالیست ها هنوز پاسخی همسنگ پاسخ هیلفردینگ به آن داده نشده است. دیگر اینکه هنوز پرسش ها و دغدغه های مارکس وجود دارند و حتی با وجود بهبود چشمگیر سطح زندگی در سراسر جهان، بسیارند کسانی که یا استثمار می شوند یا خودشان چنین تصوری دارند و مادام که چنین واقعیت یا تصوری وجود دارد، لاجرم شبح مارکس هم بالای سر جهان خواهد ماند. نشانه ها می گوید این شبح فعلا ماندگار است و مطالعه در احوال آن لازم.