کتاب حاضر، داستانی هیجانانگیز است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این داستان هنگامیکه کالامیتی آسمان را روشن کرد اپیکها زاده شدند. از آن شب به بعد تقدیر دیوید با شرارت و تبهکاری آنان گرهخورده است. پس از نابودی استیل هارت و ریگالیا و... این بار دیوید تلاش میکند تا ثابت کند اپیکها میتوانند از قدرت خود چشمپوشی کرده و آن را به کنترل خود درآورند. بیتردید مگان مهمترین دلیل او برای این تلاش است. دیوید ثابت میکند رهایی برای اپیکها امکانپذیر است. آیا این حقیقت دارد و آنها بهطور کامل ناپدید شدهاند. دیوید خواهان رویارویی و نابودی قدرتمندترین اپیک همه دوران است. کالامیتی. یا او در این امر موفق میشود یا جانش را در این راه از دست میدهد.