دربارۀ کتاب خانه ای کف دریاچه
کتاب حاضر داستانی آمریکایی از قرن بیست و یکم میلادی است که به زبان فارسی ترجمه شده است. این داستان، قصه دو نوجوان هفده ساله به نام آملیا و جیمز است که به تازگی با هم آشنا شده و در ذهن خود به زندگی عاشقانه در آینده فکر میکنند. آنها برای اولین قرار ملاقات خود تصمیم میگیرند به قایقسواری و رفتن به جزیرهای که تقریباً هیچ کس سراغی از آنجا نمیگیرد، بروند. آنها در مسیر رفتن به جزیره، به یک تونل بتنی میرسند که فضایی اسرارآمیز دارد. آنها با ورود به تونل با حقایق عجیبی روبرو میشوند، خانهای زیر آب که زمانی روی آب بوده و حتماً داستانی برای کشف شدن دارد. آنها با غواصی کردن سعی میکنند این راز را بفهمند و ضمناً هرچه بیشتر پیش میروند بیشتر احساس میکنند که به هم علاقهمند شدهاند. آن خانه زیبا همراه با وسایل و اثاث منحصربهفرد است. آنها چند روز در جستجوی در خانه سپری میکند. بعد از روزها که به خانه گردند تمام فکر و ذکرشان برگشتن به آنها و دیدن دوباره آن خانه میشود. خانهای که دو طبقهای بود و یک باغچه داشت. خانهای که کف یک دریاچه بود. و یک حقیقت در این خانه بود: وقتی که خانهای خالی ست، به این معنا نیست که کسی خانه نیست!