دربارۀ کتاب آبراهه های خوشبختی
کتاب حاضر، داستاني است که در آن «پريسا» و «پرهام» خواهر و برادر هستند. پدر و مادر آنها براي راه انداختن کارخانهاي، مدام در حال سفر به خارج از کشور هستند. «پريسا» دانشآموز سال اول دبيرستان است و وقتي براي درس خواندن به خانه بهترين دوستش «فرشته» ميرود، با برادر او «فرهاد» آشنا ميشود. «فرهاد» پزشک است و خصايل خوبي دارد و خيلي زود مورد توجّه «پريسا» قرار ميگيرد. «پريسا» و «فرهاد» پنهاني و بدون مشورت با خانواده، با هم ازدواج ميکنند. مدتي بعد، به دليل يک عکس اشتباهي در کيف «پريسا»، «فرهاد» دچار شک و بدگماني ميشود و مادرش که تا آن زمان مخالف ازدواج آنها بوده، از اين فرصت استفاده کرده و «فرهاد» را به جدايي ترغيب ميکند. «فرهاد» بعد از به دنيا آمدن دخترش «مرواريد»، آنها را ترک ميکند. درنهايت، سرنوشت عشقي آنها با اشتباهات بزرگ بهگونهاي غيرقابلپيشبيني رقم ميخورد.