کتاب حاضر، دومین قسمت از دومین کتاب سه گانه ناجیان است که داستانی آمریکایی، از قرن بیست و یکم میلادی است. در این داستان میخوانیم استیل هارت، به دست دیوید چارلستون کشته شد و نیوکاگو از دست اپیکها آزاد گردید. شاید دیوید به خواسته قلبی خویش رسیده اما در عین حال کشتن استیل هارت خلائی در ذهن او ایجاد کرده و سؤالات متعددی نیز برای او مطرح کرده است. ناجیان همچنان به دنبال از بین بردن دیگر اپیکها هستند. این بار دیوید به همراهی جان فایدروس برای مبارزه با ریگالیا اپیک قدرتمند آب و دیگر همدستانش به بابیلار شهری که در گذشته بخشی از منهتن بوده میرود. که برای مخاطب این سؤال مطرح میشود «آیا همچون کشتن استیل هارت این بار هم در از بین بردن ریگالیا و همراهانشان موفق خواهد بود؟!» مگان همواره بخشی از ذهن او را گرفتار خودش کرده است. در این کتاب مخاطب به دنبال پاسخی برای این پرسش است که آِیا دیوید میتواند او را از ذهنش پاک کند؟ و سؤال مهم تر این است که آیا مگان واقعا از بین رفته است؟!