دربارۀ کتاب نامه هایی از فانوس دریایی
کتاب حاضر، داستاني است که در آن اوليو بردشاو و برادر کوچکش کليف بعد از چند ماه بمباران در لندن به ساحل درون فرستاده ميشوند. فقط آقاي افرايم، نگهبان فانوس دريايي است که اتاقي اضافي براي آن دو دارد ولي او عادت دارد تنهايي زندگي کند و نميخواهد بچههاي منتقلشده به خانهاش بروند. اوليو که واقعاً دوست دارد به آقاي افرايم کمک کند پيامهاي محرمانه او را براي محليها ميبرد ولي او خودش هم رازي در سينه دارد. خواهر بزرگترش، سوکي، در يک حمله هوايي ، گم شده است و اوليو بايد بفهمد چه اتفاقي برايش افتاده است. اوليو نامهاي رمزنگاريشده پيدا ميکند که نشان ميدهد سوکي با دوون در ارتباط بوده ، انگار در ماجرايي مرموز و خيلي خطرناک درگير شده است.