دربارۀ کتاب آقای اسکلت
«دنيک» سر کلاس خانم «اينگل» با کاغذ انگشتش را ميبُرد، او براي آنکه بتواند چسب زخم به دستش بزند به اتاق بهداشت مدرسه ميرود و متوجه ميشود اسکلت مدرسه را از اتاق بهداشت دزديدهاند. چيزي نميگذرد که در هر جايي از مدرسه سرنخ هايي به دست ميآيد، دنيک به همراه «جاش» و «روث رز» سرنخها را دنبال ميکنند تا با پيدا کردن اسکلت به موضوع پايان دهند.