دربارۀ کتاب بالش ابری
اين کتاب دربردارنده 18 داستان کوتاه با عنوانهاي «همزماني»، «کراوات»، «خانواده مصنوعي»، «دندان شيري»، «اسپاسم عضلاني» و ... است. داستان «بالش ابري» درباره پسري است که به دليل بيتوجهيهاي مادرش دچار تومور مغزي ميشود و درنهايت قدرت حرکتش را از دست ميدهد و روي وليچر نشسته و حرکت ميکند. اين در حالي است که مادر همه چيز را در قدرت خدا ميداند و علت فلج شدن پسرش را نيز خواست خدا و نه بياحتياطي و بيتوجهي خودش معرفي ميکند، اما پذيرش اين موضوع براي پسر غيرممکن است و ... .