برمن در زمره روشنفکرانی قرار می گیرد که هم به شکلی جدی آثار ویرانگر مدرنیته را نقد می کرد و هم نگاهی خوش بینانه و امیدوارانه به وضعیت مدرنیته داشت. او با زبانی ساده در مقدمه کتاب تجربه مدرنیته نوشته است: من در بخش اعظم عمر خود، یعنی از 30 سال پیش که دریافتم عضو خانواده یی مدرن هستم و در ساختمانی مدرن در محله برونکس زندگی می کنم، همواره شیفته کشف معانی گوناگون مدرنیته بوده ام.
در این کتاب کوشیده ام تا دری به قلمرو یا ساحت برخی از این معانی بگشایم و ماجراها و دهشت ها و سویه های مبهم و طنزآمیز زندگی مدرن را بکاوم و نقشه یا طرحی از آنها بکشم. این کتاب از خلال شماری از انواع و انحای قرائت پیش می رود و بسط می یابد: قرائت متونی چون فاوست گوته، مانیفست کمونیست، یادداشت های زیرزمینی و بسیاری دیگر: ولی من در عین حال می کوشم محیط های جغرافیایی و اجتماعی را نیز قرائت کنم، محیط هایی چون شهرهای کوچک، محوطه ساخت و سازهای بزرگ، سدها، قصر بلورین (کریستال پالاس) جوزف پاکستون، بلوارهای پاریسی هوسمان، تفرجگاه های پترزبورگ، بزرگراه های رابرت موزز در نیویورک و بالاخره قرائت زندگی آدمیان خیالی و واقعی، از دوره گوته گرفته تا عصر مارکس و بودلر و در نهایت، دوره و زمانه خودمان.