دربارۀ کتاب استخوان های خورشیدی
کتاب حاضر رمانی ایرلندی است که به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. فرم روایی این رمان، تلفیقی از شعر و نثر است و در واقع، عباراتش نه در قالب جملههای کتابی، بلکه روایتهای ذهنی آشفتهای هستند به سبک جریان سیال ذهن، که قالبشان همان قالب اندیشه و تداعی ذهن راوی است. راوی، تصوراتش را به همان شکل که فکر میکرده، روی کاغذ آورده است. در تمام کتاب به جز ویرگول و خط فاصله از هیچکدام از نشانهگذاریهای متداول حتی نقطه، استفاده نشده است و هیچ فصلبندی و نامگذاری ندارد. این رمان، جریان سیال ذهنِ یک مرد ایرلندیِ میان سال به نام مارکوس کانوِی را ثبت میکند که در یک مزرعه در نزدیکی یک روستا با همسر و دختر و پسرش زندگی میکند و در تصورات خود، به دنبال راهی برای یافتن حقیقت زندگی ست.