شاهزاده و لوبیا

کتاب حاضر که برای گروه سنی (ب) نوشته‌شده داستانی تخیلی است که قصه شاهزاده را تعریف می‌کند که می‌خواست با یک ملکه ازدواج کند. ولی مشکلی که داشت این بود که ملکه سخت پیدا می‌شد. یک شب بارانی دختری به قصر می‌آید و می‌گوید که ملکه است و از همراهانش جدا مانده است. ملکه قصر و پادشاه او را می‌پذیرند اما برای اینکه بفهمند او را راست می‌گوید یا نه یک لوبیا زیر بیست تشک او قایم می‌کنند و بیست لحاف دیگر هم روی آن می‌گذارند. دختر تا صبح نتوانست بخوابد چون فقط شاهزاده‌ها این قدر حساس هستند. صبح روز بعد که فهمیدند او شاهزاده واقعی است، او را برای ازدواج با شاهزاده انتخاب کردند.