دربارۀ کتاب رزسفید، جنگل سیاه
رمان حاضر برگرفته از اتفاقات واقعی است. قصه زنی به نام فرانکا را روایت میکند که یک نظامی نیروی هوایی آلمانی را به نام (جان) که روی کارت شناساییاش اسم وارنر گراف نوشته شده است، درحالیکه به شدت زخمی شده، پیدا میکند. اگرچه این کاپیتان از نیروهای دشمن است ولی فرانکا تصمیم ندارد او را از بین ببرد چرا که او آموزش دیده بود تا به دیگران کمک کند. برای اینکه جانش را نجات بدهد، در مسیری برفی، او به همراه خود به کلبهاش، واقع در جنگل سیاه میبرد و در طول مسیر با این فکر کلنجار میرود که اگر او را به پلیس محلی تحویل بدهد او را خواهند کشت، و اگر این کار را نکند، خودش را به زندان خواهند انداخت! گراف، در خواب جملاتی را به زبان انگلیسی زمزمه میکند که موجب شب فرانکا میشود. وقتی که به هوش میآید به آلمانی حرف میزند. آنها به مرور در طول داستان به هم علاقهمند میشوند.