«رز سفید» از فروریختن زندگی و نابودی آرزوهای یک انسان حکایت دارد؛ از شرایط طاقتفرسا و رنجآوری که میتوان تسلیم آن شد یا در مقابل آن ایستاد و خوشبختی را در دل آن حفظ کرد. داستان از زبان زنی به نام «نگار» روایت میشود که همسر مردی به نام «افشین» است و دختری سه ساله به نام «بارانا» دارد؛ زندگی نگار و افشین در یک لحظه و تنها با یک خبر زیر و رو میشود و آن اینکه افشین به سرطان مبتلا شده است و... .