دربارۀ کتاب آواز لاله های واژگون
اين داستان درباره زندگي دختري به نام «مريم» است که در دوران دانشجويي با پسري به نام «امير» دوست ميشود و اين دوستي کمکم مريم را دلباخته امير ميکند؛ اما خاله و مادر امير دختر ديگري را براي او انتخاب کردهاند و امير به ناچار با آن دختر ازدواج ميکند و از ايران ميرود. مريم که همه وجودش در امير خلاصه ميشود به پسري به نام «بهروز» که عاشق اوست جواب منفي ميدهد و زندگي خود را با تحصيل و کار ميگذراند. سالها ميگذرد تا اينکه مريم بار ديگر برحسب اتفاق بهروز را در شرکتي که براي استخدام دوستش «سهيلا» رفتهاند، ميبيند و... .