دربارۀ کتاب نرگس مست
این داستان به زندگی دختری به نام «پریسا» ميپردازد که وقتي تنها از خانه دايياش در شمال به تهران بازميگردد در ساعات پاياني شب، با پسري به نام «هادي» آشنا ميشود. هادي به او کمک ميکند تا به خانه بازگردد. اين آشنايي هادي را به پريسا علاقهمند ميکند. پس از مدتي پريسا متوجه ميشود که هادي دوست 20 ساله برادرش «علي» است. از سويي «سياوش» پسرخاله پريسا که پسري دخترباز است به پريسا علاقهمند است؛ اما پريسا دلش ميخواهد با هادي ازدواج کند. علي وقتي متوجه ماجرا ميشود با ازدواج هادي و پريسا مخالفت ميکند و مادرش نيز با او همراهي ميکند تا اينکه... .