رمان حاضر که برگرفته از داستانی حقیقی است روایتگر قصۀ زن و مردی است که بدون وجود وجه اشتراکی میانشان در یک اردوگاه با یکدیگر آشنا می شوند.
بئاتریس اوره زن فرانسوی حدود چهل و دو ساله است که بعد از فوت همسرش با مادر و پسر هجده ساله اش زندگی می کند. او زنی مهربان و انسان دوست است که از کمک کردن به دیگران احساس خوشایندی دارد.
او طی ماجرایی پایش به جنگل کاله که اردوگاه پناهندگان بود باز می شود و با مردی ایرانی حدود سی پنج ساله به نام مختار رو به رو می شود که به همراه تعداد دیگر از پناهندگان به نشانه ی اعتراض دهانشان را دوخته بودند و اعتصاب کرده بودند.
آنها در یک نگاه عاشق یکدیگر می شوند، بئاتریس با وجود عشقی که به مختار دارد سعی می کند به او برای رفتن به انگلستان کمک کند. بدین ترتیب او و دوست پاکستانی اش را به خانۀ خودش می برد و اما به جرم کمک غیر قانونی و سکونت به آنها تحت تعقیب قضایی قرار می گیرد و… .