کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «تابلویی پر از خون و وحشت به دیوار آویزان است. به آن خیره شدهام. «تئو» میبیند و فوراً از آن میگذرد، طوری که متوجه میشوم و دنبالش میروم. دستش را مشت میکند. عصبانیت و تلخی رنگ صدایش را عوض کرده، میگوید: همهجا همین است».