دربارۀ کتاب معجزه عشق
اين داستان درباره نويسنده جواني است که يک روز به هنگام ورود به آپارتمانش با زني مسن به نام «بيبي سلطان» آشنا ميشود؛ او که نسبت به زندگي بيبي سلطان کنجکاو شده با ترفندهاي مختلف وارد زندگي او شده و تصميم ميگيرد داستان زندگي او را بنويسد. بيبي سلطان همسر مردي ارمني به نام «آندره» است که به خاطر ازدواج با او مسلمان شده و نامش را به «عبدالله» تغيير داده است. آنها بچهدار نميشوند اما تصميم ميگيرند يکي از خواهرزادههاي بيبي سلطان را به فرزندي قبول کنند؛ چون خانوادهاش نميتوانند از عهده مخارج زندگي بر بيايند. آنها نام دخترشان را «آرزو» ميگذارند و... .