دربارۀ کتاب گلاره
اين داستان روايتي چند جانبه از زندگي دختري به نام «گلاره» است. روزي گلاره، اتفاق رخداده در زندگياش را براي جواني تعريف ميکند که بر اثر يک اتفاق با او آشنا شده است. گلاره از خيانت پسري براي جوان صحبت ميکند که ضمن ابراز علاقه به او با چند دختر ديگر هم ارتباط دارد. جوان سعي ميکند با ارائه دلايل منطقي گلاره را متوجه اين نکته سازد که اگر خيانت اتفاق ميافتد در گام اول اشتباه از سوي دختر صورت ميگيرد؛ اين دليل باعث ميشود تا گلاره به گذشتههاي دور برود و حقايقي از زندگياش را براي جوان آشکار سازد.