دربارۀ کتاب داستان های شکلاتی اونچی میدان: نگاهی به گذشته های شیرین شهر اردبیل
اين کتاب شامل 16 داستان کوتاه فارسي با عنوانهاي «رنگ»، «شيخ تقي و سنگها»، «کلاههاي مردانه» و... است. نويسنده در اين داستانها به توصيف ميراث از دست رفته پيشينيان اردبيلي خود و حال و هواي اردبيل معاصر از سالهاي 1300 تا 1330 پرداخته است. داستان «زيبا و جيرال باغي» درباره دختري به نام «آنيتا» است که بدون اجازه پدر و مادرش در شهر و در «اونچي ميدان» اردبيل رانندگي کرده است و حالا براي رهايي از سرزنش پدر و مادرش به آغوش مادربزرگش پناه برده است. «زيبا» مادربزرگ آنيتا داستاني از خود براي او تعريف ميکند که او را متوجه اشتباهش مينمايد.