دربارۀ کتاب مدرک
«مدرک»، بخش ديگري از زندگي دو برادر است که پس از سالها زندگي با هم حالا از يکديگر جدا شدهاند. يکي از آنها از مرز گذشته و ديگري در شهر کوچک مانده است. «لوکاس» برادر مانده در شهر به سبب جدايي از برادر رنج عميق ميبرد؛ ولي با پذيرفتن نقش پدر در قبال کودکي عليل که زيربال و پر خود گرفته اين خلأ را جبران ميکند. لوکاس با برقرار کردن چند پيوند دوستي پرمعنا با ساکنان محل، به ايجاد رابطه اجتماعي مثبتتر کمک ميکند. شايان ذکر است اين داستان توسط راوي داناي کل، روايت ميشود.