این داستان در زمانی میگذرد که زمین صنعتی بر اثر اتفاقی مبهم از بین رفته و همه انسانها به زندگی قرون وسطا بازگشتهاند. در این میان افرادی از سادهلوحی انسانها استفاده کرده و دلیل این نابودی را استفاده از ماشین نشان میدهند. این داستان درباره پسر نوجوانی به نام «لوک» است که علاقه فراوانی به جنگ و جنگاوری دارد و اتفاقات بعدی او را در این راه قرار میدهد. لوک براساس پیشگویی پیشبین به عنوان «شهریار آینده» لقب میگیرد؛ بدون آنکه از خانواده اشرافزادگان باشد. این پیشبینی در مرحله اول به شکست میانجامد و شهریار آینده از شهر خود فرار میکند و ... .